ملورینملورین، تا این لحظه: 4 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

ملورین نامه

تابستان 1398؛ اول مردادماه؛ پا به دنیا گذاشتم و ملورین نامه روزهای زندگیمه...

تابستان

تابستون خوش رنگ و داغ.... هوای دلانگیز.... لمس طبیعت... دوستمم پیشم بودا..... ...
15 مرداد 1399

تولد یک سالگی

خرگوش کوچولوی پارسال رو یادتونه؟؟؟...... امسال برام یه کیک تولد رنگی رنگی آورده..... و این ینی که من الان یکساله ام..... و خیلی خیلی خوشحالم.... امروز روز منه...... اما با عضو جدید بدنم درگیرم.... آخه چهارتا جلویی تصمیم گرفتن روز تولدم همشون با هم خودنمایی کنن..... یه تشکر ویژه هم از یه آقای ویژه...... البته خودمم کم کاری نکردما..... ...
1 مرداد 1399

یک سالگی

و امروز آخرین ستاره اومد و اومد و اومد ونشست کنارم...... تا ستاره هام کامل بشن و ...... من بشم یه دختر پرستاره ی یک ساله.... همچنان به کمک در و دیوار راه میرم و مراقبم نیفتم.... عاشق رقصیدن و شلوغ بازیم.... ماما،بابا، آوی، دَدَ کل دایره لغتمه.... و البته بقیه چیزا هم اسم دارنا.... به همشون میگم اِاِاِاِ.... بازی و گردش خیلی دوست دارم... ویروس بد هنوز از خیابونامون نرفته تا من بتونم هیجاناتمو نشون بدم..... وپایان داستان حلقه ی ستاره بارون..... وزنم به9800 کیلوگرم و قامتم به 78 سانتیمتر رسیده. ...
1 مرداد 1399
1